پیشرفته نورچشمام
عمر و جون و نفسم که سه قلوهام باشن پیشرفت چشم گیری در صحبت کردن ندارن عوضش در شیطنت ید طولایی دارند. یه ماهی هم هست که بپر بپر می کنن. شب موقع خواب که می شه چراغها که خاموش می شه تازه یادشون میافته بقیه بازیهاشون را با هم داشته باشن . دنبال هم می کنن و بلند بلند قهقهه می زنن و همدیگه را قلقلک میدن یه بار هم دیدم که ارسلان ارشیا را بغل کرده می پره ترسیدم بلایی سر خودشون بیارن کوتاه هم که نمیان ، بلاجبار یادشون دادم دست هم را بگیرن بپرن. ارشیا را تقریبا می گن ، به اردلان می گن اردد ، به ارسلان هم یه چیزی توی همین مایه ها ، جوجه ، دد ، بابا ، مامان ، یه چیزی شبیه به عزی برای مامانم که عزیزجون باشن ، بای بای ، هاپ ، به به ، هم ، چیه ، ه...